باغبانی فرهنگ

کمیته فرهنگی اجتماعی ستاد ساماندهی حاشیه شهر مشهد

باغبانی فرهنگ

کمیته فرهنگی اجتماعی ستاد ساماندهی حاشیه شهر مشهد

در مقوله فرهنگ رفتار حکومت باید دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان به هنگام نهال می کارد، به هنگام آبیاری می کند، به هنگام هرس می کند، به هنگام سمپاشی می کند و به هنگام میوه چینی می کند.
باید فضای فرهنگی کشور را باغبانی کرد یعنی مسولانه و با دقت آن را دنبال کرد. مقام معظم رهبری

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

گفتار هفدهم : فراموشی و مقابله با آن :

گفتار هفدهم : فراموشی و مقابله با آن :

فراموشی چیست و راههای مقابله با آن :

فراموشی یعنی ناتوانی در بازیابی اطلاعات موجود در حافظة بلند مدت به عبارتی جانشین شدن مطالب جدید به جای مطالب قبلی در حافظة کوتاه مدت. رابطة حافظه با فراموشی :

فراموشی با حافظه ارتباط معکوس دارد. حافظه در سه مرحله تشکیل می‌شود.

1ـ حافظه حسی : که نخستین مرحله خبرپردازی است حافظه حسی یعنی نگهداری موقت اطلاعات در اندام‌های حسی به مدت چند لحظه ( حدود یک ثانیه) و در حد 9 حرف ( گیج. برلاتیز، 1984).

2ـ حافظه کوتاه مدت : حافظه‌ای است که توان ذخیره و پردازش اطلاعت به مدت بسیار کوتاه ) مدت 30 ثانیه) و در حد 9 کلمه را دارد. به حافظة کوتاه‌مدت حافظة فعال نیز می‌گویند؛ زیرا مقدار زیادی از فعالیت‌ای پردازش و رمزگردانی خبر، در این حافظه انجام می‌گیرد. ابزار موثر در انتقال اطلاعات به این حافظه، توجه است.

حافظه کوتاه‌مدت را می‌توان حافظه هوشیار آدمی دانست؛ زیرا شخص از تمام محتویات آن آگاه است و هر یک از اطلاعات موجود در این حافظه را می‌تواند به سادگی به یادآورد.

3ـ حافظه بلند مدت : یعنی ذخیره‌سازی اطلاعات به منظور استفاده از آنها در آینده. اطلاعات وارده به حافظة دراز مدت به صورت مقوله‌هایی سازمان یافته در می‌آیند که برای مدت‌های طولانی حتی برای تمام عمر در آنجا باقی می‌مانند و سرانجام در صورت لزوم بازیابی می‌شوند و شخص بر اساس آنها پاسخ می‌دهد.

علت‌های مهم فراموشی :

1ـ بیماری آلزایمر : این بیماری موجب ضعف شدید حافظه می‌شود و بیشتر هم مربوط به سالمندان است. این بیماری تا جایی پیش می‌رود که حتی فرد نزدیکان خود را هم نمی‌شناسد.

2ـ آسیب مغزی : طی آن یا زدودگی حاصل می‌گردد؛ مثلاً فرد بعد از ضربه‌های شدید نمی‌تواند رویدادهای پیش از واقعه را بیاد آورد.

3ـ عدم سازماندهی اطلاعات به صورت سلسله مراتب در حافظه بلند مدت : در این حالت نشانه‌ها یا سرنخ‌های بازیابی لازم برای نگهداری اطلاعات در حافظه درازمدت به درستی سازماندهی نشده‌است.

4ـ تداخل : مطلبی بازیابی مطلبی را مشکل می‌سازد، مثلاً شما وقتی فارسی صحبت می‌کنید، اگر زبان مادری شما ترکی باشد بعضی کلمات ترکی، خود به خود بر زبان شما جاری می‌شود؛ به عبارتی مطالب آموخته شده قبلی باعث عدم یادآوری مطالب بعدی و جدید می‌شود که به آن منع قبلی می‌گویند. یا یادگیری تازه موجب فراموشی یادگیرهای قبلی می‌شود که به آن منع بعدی می گویند. ( نظریه تداخل)

5ـ تخریب حافظه بر اثر مرور زمان یا به خاطر سپاری خاطرات به شکل سطحی ( نظریه افت)

6ـ تمایل درونی برای فراموش کردن رویدادهای ناخوشایند ( نظریه فراموشی انگیزشی).

نظریه‌های فراموشی

1ـ نظریه تداخل    2ـ نظریه ( افت ـ ردیاد) ـ نظریه فراموشی انگیزشی ( واپس زدن) 4ـ نظریه دشواری بازیابی ( گذشت زمانث)

ـ نظریه دشواری در بازیابی ، معتقد است که خاطراتی که در حافظه بلند مدت جای می‌گیرند هرگز فراموش نمی‌شوند آنها به طور موقت، بر اثر موانع تداخل و حالت‌های هیجانی در دسترس قرار نمی‌گیرند.

ـ نظریه ردیاد معتقد است که مطلب جدید به جای مطلب قبلی در حافظة کوتاه‌مدت جایگزین می‌شود، و یا اطلاعات موجود در حافظه کوتاه مدت بر اثر گذشت زمان از بین می‌رود.

ـ نظریه بازیابی می‌گوید: اگر نشانه‌های بازیابی برای یادآوری اطلاعات مورد نظر در حافظه نباشد یادآوری مشکل می‌شود.

نظریه فراموشی انگیزشی (واپس زدن) این نظریه در روانکاوی شهرت یافته است. معتقد است که ما بعضی از خاطرات ناخوشایند را عمداً سعی می‌کنیم فراموش کنیم، به این نوع فراموشی اغلب « فراموشی هیجانی» هم می‌گویند که آن را دلیل دیگر فراموشی اطلاعات از حافظه درازمدت می‌دانند.

مهارت‌های تقویت حافظه و یا مقابله با فراموشی

1ـ تمرین، تکرار یا مرور ذهنی برای یادداری موجب می‌شود که اطلاعات را از حافظه کوتاه‌مدت به حافظه بلند مدت انتقال دهیم. هم‌چنین این تکرار مانع ورود مطالب تازه به حافظة کوتاه مدت و مانع جانشینی مطالب جدید با مطالب موجود در این حافظه می‌شود.

2ـ ارتباط دادن اطلاعات جدید با آنچه از پیش می‌دانیم. مثلاً برای یادگیری پ آن را به ب ارتباز داده و مقایسه کنیم و نتیجه بگیریم که مثل هم هستند و تفاوت آنها در تعداد نقطه‌هاست. یا چ به ج و ... ( تصویر سازی ذهنی)

3ـ تداعی غیر معمول، مثلاً تشبیه کردن نخود به چشم‌ها ، هلال ماه به ابروها ، گونه‌ها به سیب سرخ و لب به غنچه و بینی به پسته ( به نوعی استفاده از سمبل‌ها)

4ـ استفاده از علایم اختصاری، یعنی با حروف اول چند کلمه یک کلمه ساختن و آن را حفظ کردن، مثلاً به جای کلمه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (ناجا) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نزاجا)

5ـ تقویت غذایی ، زیرا کمبود آهن یا فسفر موجب فراموشی می‌شوند. در اینگونه موارد تغذیه سالم و مناسب مفید خواهد بود.

6ـ بارش مغزی، بیان آنچه به ذن می‌رسد، که اصطلاحاً تداعی آزاد یا بارش مغزی می‌گویند.

7ـ نظم بخشیدن به حافظه ، راه مقابله با مشکل تداخل، نظم بخشیدن به محتوای حافظه است. یعنی اگر ما اطلاعات مختلف مربوط به یک موضوع را سازمان دهیم و بر طبق یک روال منطقی آن را مرتب و منظم کنیم از مشکل تداخل جلوگیری خواهیم کرد.

8ـ معنی‌دار کردن مطالب ، مطالب معنی‌دار مطالبی هستند که یادگیرنده می تواند بین آنها و مطالبی که قبلاً آموخته است نوعی رابطه برقرار کند. مثل استفاده از واسطه ها، مانند ارتباط پا با صندلی‌ ـ چکش با ساعت ـ قلب با پمپ.

9ـ نشانه‌گذاری مکانی، شخص هنگام یادگیری و یادآوری مطالب مکان اشیا را در ذهن خود مجسم می‌کند. با یادآوری آن مکان، مطلب نیز یادآوری می‌شود.

گفتار 16ـ اختلال دروغ‌گویی و مقابله با آن


دروغگویی چیست و راه مقابله با آن

تعریف : بیان کردیم مطالبی به قصد فریب دادن دیگران، با این که خود شخص آگاهانه می‌داند که حرفش نادرست است را دروغ‌گویی می‌گویند.

دروغ‌گویی اختصاص به طبقه خاص یا جنس خاصی ندارد

علت‌های موثر در دروغ‌گویی

1ـ نداشتن اجازه بیان حقیقت : به خاطر تنبیه شدن در قبال راست‌گویی2ـ نبود امنیت روانی، فیزیکی : گاهی فرد برای جلب حمایت دیگران، کسب اعتبار کاذب، به دست آوردن دوست و یا فراز از وضعیت نامطلوب و یا فرار از تنبیه خود یا دوستان، اقدام به دروغ‌گویی می‌کند.

3ـ سخت‌گیری والدین و داشتن توقعات فوق طاقت و توانایی کودک : مثل داشتن انتظار نمره 20 در صورتی که کودک توانایی کسب آن را ندارد.

4ـ برخوردهای نامناسب دیگران : مثلاً کارمندی به حضور مدیر می‌رسد و با صداقت تمام می‌گوید، چون خسته هستم فردا به اداره نمی‌آیم و درخواست مرخصی دارم. مدیر می‌گوید: خیر نمی‌شود. کار زیادی داریم باید بیایید!! در نتیجه خستگی شخصی و عدم درک موقعیت فرد از سوی مدیر، دست به دست هم می‌دهند تا کارمند را متوسل به دروغ‌گویی کنند. بنابراین او هم فردا نمی‌آید، اما پس فردا که به اداره آمد، دیگر علت را خستگی بیان نمی‌کند، می‌گوید، بچه‌ام مریض شده بود او را نزد پزشک بردم و ... بنابراین برخورد نامناسب فرد دیگری عاملی می‌شود تا شخص دروغ بگوید.

5ـ بی‌تفاوتی محیط زندگی نسبت به دروغ‌گویی ( خانواده ، مدرسه و جامعه)

6ـ عمل نکردن افراد الگو به قول و وعده‌شان

7ـ آزار و انتقام گیری از افرادی که مورد خشم شخص قرار گرفته‌اند.

8ـ خودخواهی و مطرح کردن خود و مورد پذیرش قرار گرفتن از این طریق

9ـ اختلافات خانوادگی ( بین زن و شوهر)

10ـ ترس، اضطراب و ضعف اعتقادات مذهبی

مهارت‌های مقابله با دروغ‌‌گویی

1ـ سعی کنید با واقعیت‌ها مواجه شوید، برای شنیدن شیرینی‌ها و تلخی‌ها آمادگی داشته باشید و اجازه بدهید تا کودکان هر طور که راحت هستند سخن واقعی خود را بگویند.

2ـ با فراهم ساختن زمینه‌ای مناسب باید از تنبیه کودک به خاطر دروغ‌گویی اجتناب کرد. در صورت چنین رفتاری دروغ‌گویی موقتی تبدیل به دایمی می‌شود.

3ـ باید علت و انگیزه دروغ گویی را شناسایی کنیم. چنانچه راستی و صداقت در رفتار کسی ملاحظه شد بدون فوت وقت بایستی به تشویق او اقدام کرد.

4ـ از مهارت پذیرش استفاده کنید‌ت پذیرفتن شخص به همان گونه که هست، نه توقع بیش از توانایی و یا پذیرش مشروط، این گونه پذیرش موجب می‌شود، آنچه که هست و دارد را بروز بدهد.

5ـ از راه بی‌اعتنایی، جمله یا کلمة دروغ کودک را مورد بی‌اعتنایی قرار دهید، یعنی برایش نخندیده و تحسینش نکنید.

6ـ از تحقیر کسی پرهیز کنید تا عاملی نباشد که او را متوسل به دروغ‌گویی ( بلوف یا مبالغه) کند.

  7ـ از مقایسه فردی با فرد دیگر به شدت پرهیز کنید.

8ـ خودتان الگوی مناسبی باشید. ( نگویید‌: دروغ‌گو دشمن خداست و به جهنم می‌رود،) بلکه گفته خود را در عمل اثبات کنید و قبح دروغ‌گویی را از بُعد شرعی و عرفی همواره در عمل مراعات کنید.

9ـ فرد دروغ‌گو را نسبت به ناپسند بودن این صفت، از بعد اخلاقی و گناه بودن آن از نظر شرعی، آگاه کنید.

10ـ سوالاتی از کودک نپرسید که منجر به ارایه پاسخ‌های دروغ بشود

11ـ خودتان را این‌گونه که هستید بپذیرید و به خاطر آرمان‌هایتان متوسل به دروغ نشوید، مطمئن باشید که صراحت و صداقت شما ارزش زیادی دارد.

نشانه‌های تشخیص دروغ

1ـ شخص دروغ‌گو بدون دلیل واضح، در اکثر مواقع دروغ می‌گوید. حتی در مورد یک امر عادی و کوچک و بی اهمیت.

2ـ اکثر مواقع داستان‌های خیالی در مورد خانواده یا حوادثی که برای او پیش آمده است بیان می‌کند.

3ـ از دروغ‌گویی خود پشیمان نمی‌شود و احساس گناه نمی‌کند.

4ـ خود را در همة امور مطلع نشان می‌دهد و در آن مورد به دروغ گویی می‌پردازد.

5ـ هنگام بیان دروغ، تردید دارد و چهره‌اش نگران و کلماتش لرزش دارند.

6ـ از نظر روانی دارای وضعیت عصبانی، بی‌قراری و ناآرامی بوده و ترسوو است.

7ـ از نظر اخلاقی خود را با این عبارت که ( دروغ مصلحتی عیب ندارد، این طور گفتم تا دست از سرم بردارد و ... ) توجیه می‌کند.

تذکر حداقل 3 مورد از علایم و تکرار آن در چند بار را می‌توان دروغ گویی نامید.

جایگاه صداقت در زندگی

حضرت علی (ع) می‌فرمایند: ثمره العقل الصدق نتیجه عقل صداقت است.  

امام صادق (ع) می‌فرمایند : « لِلعاقل ان یکون صدوقاً علی حدیثه»

سزاوار است که انسان خردمند، در سخن گفتن صداقت داشته باشد تا به گفته‌هایش اعتماد کنند. بنابراین شایسته‌است که انسان از دروغ بپرهیزد تا شجاعتش به ترس، آرامشش به خشم و اعتبارش به پستی تبدیل نشود

گفتار 15 ـ اختلال اضطراب و مهارت‌های مقابله‌ای

گفتار 15 ـ اختلال اضطراب و مهارت‌های مقابله‌ای

اضطراب چیست؟

تعریف : اضطراب عبارت است از، تشویق و نگرانی و ترس دایمی، بدون آنکه شیئی یا موقعیت به خصوص و شناخته‌ شده‌ای، عامل به وجود آورنده آن باشد. در اضطراب برخلاف حالت ترس، خطر یا تهدید غیر واقعی است.

اضطراب حالتی است شخصی و نشانگر این که فرد گرفتار، از چیزی نگران است ولی خود از آن حادثه آگاه نیست و قادر به بیان علت نگرانی و اضطراب خود هم نمی‌باشد. به عبارتی حالت درونی و عاطفی نامشخص بوده و علت آن مبهم است.

نشانه های اضطراب:

1ـ برای انجام هر کاری فرد نگران است و نظر دیگران را جویا می‌شود.

2ـ احساس دلشوره و بی‌قراری دارد و مرتب فکر می‌کند که ممکن است اتفاق ناگواری برای خود و یا یکی از نزدیکانش بیفند.

3ـ با کوچک‌ترین صدا از جای خود می‌پرد، رنگش تغییر می‌کند و دچار تپش قلب می‌شود.

4ـ در هنگام بازی و یا انجام هر کاری نگران موفقیت خود است و از این که شکست بخورد وحشت دارد.

5ـ گاه از دردهای جسمانی و فیزیکی، نظیر دل درد و سر درد یا پادرد شکایت می‌کند بدون آن که علت فیزیکی داشته باشند.

6ـ گاه دچار بی‌خوابی یا کابوس می گردد یا با مشکل به خواب می‌رود.

7ـ به اطرافیان خود، به خصوص مادر وابستگی شدید دارد.

8ـ دچار افت تحصیلی شده و به کارهای ورزشی و جمعی علاقه نشان نمی‌دهد.

9ـ از انجام کار خود ناراضی است و سعی می‌کند آن کار را دوباره انجام دهد تا بهبود یابد.

10ـ سطح کارآیی و فعالیت‌های اجتماعی چنین شخصی پایین می‌آید.

11ـ فرد مضطرب ، بیش از حد کم‌رو و خجالتی بوده و بی‌اشتهایی عصبی و تحریک‌پذیری در او دیده می‌شود.

12ـ رنگ‌ پریدگی، تعریق، خشکی دهان، اسهال، تکرار ادرار داشته و احساس و ناراحتی‌های قلبی می‌کند.

13ـ عدم تمرکز حواس، گوش به رنگ بودن و احساس بی‌کفایتی نشانه‌های دیگری هستند که در چنین فردی ملاحظه می‌شود.

علت‌های مهم اضطراب

1ـ عوامل ژنتیکی : مثلاً در دوقلوهای یک تخمکی 50% موارد اضطراب دیده شده‌است در حالی که در دوقلوهای دو تخمکی 15% گزارش وجود دارد. یعنی در افرادی که ژن مشترک زیادتر بوده، اگر یکی مضطرب شده حتماً دیگری هم همان رفتار را داشته است.

2ـ وجود پدر و مادر مضطرب و یا حمایت بیش از حدّ آنان از کودکان خود :

3ـ شکست‌های متعدد در ارتباطات اجتماعی

4ـ سابقه بیماری جسمانی حاد

5ـ بی میلی شدید، (ضعف انگیزه) برای دانش‌آموزان، جهت رفتن به مدرسه؛ البته ( در مقطع تحصیلی ابتدایی بیشتر دیده می‌شود.)

و یا فراز از مدرسه که در هر سنی ممکن است اتفاق بیفتد.

6ـ روابط نامناسب خانوادگی و یا گسیختگی آن و یا احساس کمبود محبت در خانواده .

7ـ وابستگی شدید کودک به اعضای خانواده به خصوص مادر و نگرانی از جدایی یا مرگ و میر آنها، به دلیل ضعیف و ناتوان پنداشتن خود.

8ـ انتخاب آرزو و اهداف بلند پروازانه برای زندگی ، بدون شناخت کافی از خود، اجتماع و سایر شرایط

9ـ نشناختن توانایی‌ها، مهارت‌ها و ضعف‌ها و علایق خود

علتهای مهم اضطراب

، علایم اضطراب عبارتند از:

* دلشوره یا دل آشوبی                            * تند شدن ضربان قلب

* لرزش صدا                                           *  کشیدگی و تنش عضلات

* عرق کردن دست‌ها                             * خشک شدن دهان

* لرزش دست‌ها                                     * اشکال در تمرکز فکری

* احساس ضعف دایمی                          * ترس از شکست

* کاهش کارآیی اجتماعی                     * احساس ناامنی

مهارتهای مقابله با اضطراب :

1ـ روانکاوی و آشکار ساختن تعارض‌های ناخوداگاه و توان‌مندی‌ها و محدودیت‌های فرد مضطرب.

2ـ گفت و گو با بیمار و گوش دادن به سخنان دل او و یافتن ریشه‌های اختلال.

3ـ تغییر محیط و کاهش عوامل استرس‌زا، اعم از محیطی و غیر محیطی.

4ـ دارو درمانی، یعنی استفاده از « بنزو دیازپین‌ها، ایمی پرامین‌، پراپرانول. « زیر نظر پزشک متخصص»

5ـ تقویت اعتماد به نفس و اصلاح پندارهای نادرست درباره خود.

6ـ وارد شدن در اجتماع و پرهیز از تنهایی ، به خصوص معاشرت با اقوام و محارم.

7ـ شناسایی موقعیت‌های اضطراب‌زا و پرهیز از آنها.

8ـ مناسب‌سازی روابط بین اعضای خانواده با یکدیگر.

تمرین کاهش اضطراب :

آرام سازی عضلانی :

1ـ ساکت و آرام روی یک صندلی بنشینید.

2ـ چشم‌های خود را ببندید.

3ـ به آرامی عضلات خود را از نوک انگشتان پا تا گردن و سر شل نمایید.

4ـ پس از این که همه عضلات بدنتان را شل کردید، تجسم کنید که در یک مکان آرام و راحت قرار دارید ( برای مثال در یک دشت باصفا، باغ سبز و یا ساحل دریا). خود را در هر موقعیتی که در نظر گرفته‌اید در حال آرامش نگاه دارید انگار که هیچ مشکلی ندارید.

5ـ تا‌ آنجایی که ممکن است به تجسم این حالت آرامش ادامه دهید.

 6ـ در صورت امکان حداقل روزی یک بار به مدت 10 دقیقه این تمرین را تکرار کنید.

تمرین ذهنی

1ـ تصور کنید که در وضعیت مهمی قرار دارید ( برای مثال قرار است مقاله خود را در جلوی دیگر هم‌کلاسی‌هایتان بخوانید).

2ـ در ذهن خود آنچه را که می‌خواهید بگویید یا انجام دهید تمرین کنید و چگونگی رویارویی خود با آنچه که ممکن است پیش بیاید را به طور ذهنی مرور کنید. ( البته در کمال خودباوری و آرامش).

3ـ این عمل را آنقدر تکرار کنید تا زمانی که آرامش و اعتماد به نفس بیشتری در خود احساس کنید.

تمرین تنفس عمیق

1ـ به آرامی نفس عمیق بکشید.

2ـ مدت کوتاهی نفس خود را نگه دارید.

3ـ به آهستگی و با آرامش، نفس خود را خارج کنید.

4ـ مراحل فوق را 4 تا 5 بار تکرار کنید.

گفتار چهاردهم : اختلال حسادت مقابله با آن

گفتار چهاردهم : اختلال حسادت مقابله با آن :

حسادت چیست ؟

تعریف حسادت

حسادت نوعی احساس عاطفی است که عده ای آن را اکتسابی و عده ای فطری می دانند، حسادت یک صفت روانی و اخلاقی است که ذاتا در وجود همه انسانها هست، ولیکن افرادی که دچار اختلال روانی می شوند، آن را در وجود خود رشد می دهند.

زیر بنای حسادت، تمایل انسان به کسب امتیازات و کمال است

.

نشانه های حسادت

1- کودک مستقیم می گوید: از « نوزاد» متنفر است و به صدمه زدن نوزاد می پردازد.

2- پس از تولد نوزاد، کودک بزرگ تر بدرفتار می شود،.

3ـ چون از نوزاد متنفّر است این‌گونه تصور می‌کند که او را از پنجره به پایین پرت کرده و یا او را خفه کرده‌است .

4ـ بعضی وقت‌ها کودک بزرگ‌تر، از غذا خوردن خودداری می‌کند و یا دچار بی‌اشتهایی شده و عمداً خود را به مریضی می‌زند تا توجه والدین را به خود جلب کند. هم‌چنین‌ممکن است اظهارترس بیجا بکند.

5ـ حسادت در بعضی از کودکان با سرفه یا جوش‌های پوستی بروز می‌کند و برخی هم بسترشان را خیس می‌کنند.

6ـ برخی از کودکان هنگام بروز حسادت، ناخن‌هایشان را می‌جوند و یا موهایشان را می‌کشند.

7ـ شخص بزرگسال، از فرد موفق بدگویی می‌کند، غیبتش را می‌کند و یا عیب او را بزرگ‌‌نمایی می‌کند تا بدین‌وسیله، او را از چشم دیگران بیندازد.

 8ـ بعضی وقت‌ها چون عملاً امتیازات فرد موردنظر را نمی‌تواند کسب کند در نتیجه مکانیزم بی‌اعتنایی را در پیش‌می‌گیرد.

علتهای حسادت

1ـ کمال خواهی بیش از توان‌مندی و حق قابل‌شدن بیش از اندازه به خود.

2ـ ترس از دست دادن موقعیت و یا امتیازات موجود و به همین دلیل تملق و چاپلوسی‌کردن

3ـ مشاهده موفقیت و امتیازات موجود و به همین دلیل تملق و چاپلوسی کردن

4ـ احساس حقارت و شرمندگی و در نتیجه دست زدن به تخریب دیگران و یا انجام تبلیغات درباره خود، مثل متوسل شدن به سوابق خانوادگی ، وصل کردن خود به افراد برجسته‌ای در جامعه که می‌شناسد.

5ـ ضعف اعتماد به نفس و خودباوری

6ـ تربیت غلط و یادگیری

مهارت‌های مقابله با حسادت

1ـ به کودک بزرگ در صورت وجود کودک کوچکتر ابراز علاقه کنید تا امنیت خاطربرایش حاصل شود

2-پس از تولد نوزاد؛کودک بزرگتر را از خود دور نکنید ، یعنی ا تاقش را تغییر ندهید و به دلیل ترس از اذیت‌کردن کودک کوچک‌تر، او را به مهد کودک نفرستید، اگر چنین قصدی دارید قبل از تولد نوزاد انجام دهید.

3ـ کودک را برای خرید وسایل نوزاد همراه خود ببرید. ( حتی بهتر است به کودک پول بدهید تا خودش چیزی برای نوزاد بخرد.)

4ـ کودک را تشویق به مراقبت از نوزاد بکنید، مثلاً در استحمام نوزاد اجازه بدهید کودک به شما (مادر) کمک کند.

5ـ اگر کودک علاقه‌مند است که نوزاد را ناز و نوازش کند، اجازه چنین کاری را بدهید و در عین حال مراقبش باشید.

6ـ وقتی که مادر نوزاد را بغل می‌کند، بهتر است پدر یا سایر اعضای حاضر در منزل، کودک بزرگ‌تر را بغل کرده و یا نوازش کنند.

7ـ در هنگام بروز حسادت یا عصبانیت کودک را منع نکنید، بلکه با تحمّل و بردباری او را راهنمایی نمایید.

8ـ از توجه و محبت افراطی به نوزاد در حضور دیگر فرزندان پرهیز کنید.

9ـ مسئله حسادت کودک به نوزاد را در حضور وی برای میهمانان تعریف نکنید.

10ـ از تبعیض بین فرزندان و یا همکاران و شاگردان به شدت پرهیز کنید.

11ـ موفقیت دیگران را به رُخ همکاران یا دوستان نکشید و او را با دیگران مقایسه نکنید، اگر قرار است مقایسه‌ای صورت بگیرد هر کس را با گذشته خودش مقایسه کنید؛ زیرا انسان‌ها با هم تفاوت دارند و برای هر کسی شخصیت، علاقه و عملکردش ارزشمند است.

12ـ کمبودها، نقایص بدنی و نقاط ضعف افراد را به رُخش نکشید و یا نزد دیگران بیان نکنید، چون ممکن است نسبت به آنها احساس حقارت بکند و در نتیجه حسد بورزد.

13ـ از توسل به فشار، اجبار، تهدید، سرزنش و یا تنبیه برای درمان حسادت پرهیز کنید؛ زیرا فردی که دچار اختلال حسادت می‌شود، بیشتر از دیگران نیازمند محبت است.

14ـ توان‌مندی فردی را که حسد می‌ورزد، برجسته نموده و از آن‌ها صحبت کنید، مثلاً بگویید اگر فلانی نقّاش خوبی است، در عوض تو شاگرد ممتاز کلاس هستی. اگر فلانی کار را به سرعت انجام می‌دهد، تو با دقت انجام می‌دهی.